|هنر ایرانی Iranian art|



علی اکبر صادقی

علی اکبر صادقی متولد ۱۳۱۶ تهران، یکی از پرکارترین و موفق‌ترین نقاشان و هنرمندان ایرانی در زمینه‌های مختلف نقاشی همچون ساختن پوستر فیلم، گرافیک تبلیغاتی، طراحی بسته‌بندی و جلد کتاب و نقاشی متحرک کار کرده است.
شیوه کارعلی اکبر صادقی یک نوع سورئالیسم ایرانی است که بر پایه شیوه نقاشی قهوه‌خانه‌ای و سنتی بنا شده‌. او در نقاشی‌هایش از اساطیر و فرهنگ ایرانی بهره می‌گیرد. در بسیاری از کارهای اولیه صادقی حضور یک یا چندین سلحشور با پوشش‌های جنگاوران ایران باستان به چشم میخورد. برخی از این جنگاوران چهره خود صادقی را دارند.


برای بسیاری از ما جالب است بدانیم که انسان چرا و چگونه به هنر روی آورده است؟ طبق گفته‌ محققان، سفال اولین بوم دست ساز انسان بوده است و قبل از آن روی صخره‌ها و دیوارهای غارها نقاشی می‌‌کرده است. 
محققان، ‌ تاریخ هنر را به دوره‌های گوناگونی تقسیم می‌‌کنند که عمده‌ترین این تقسیمات متشکل از هنر قبل و هنر بعد از تاریخ است. 
پارینه سنگی یا دیرینه سنگی یا عصر حجر قدیم(پالئولتیک) 40000 تا 10000 ق. م که به دوره یخبندان و دوره شکارگری انسان هم معروف است سرآغاز تاریخ هنر بشر قبل از متمدن شدن او به شمار می‌‌رود. 
انسان دوره دیرینه سنگی به منظور تسخیر و سلطه یافتن روی جهان پیرامون خود توانست دنیای خویش را با تصویر بنمایاند و به صورت انتزاعی در آورد. در واقع اولین نقاشی‌ها و بروز هنر انسان بدوی نه به منظور خلق اثر هنری بلکه برای تسلط او بر اموری از زندگی خود بود که از آن ترس و واهمه داشت. 
در هنر دوره دیرینه سنگی دو گروه آثار به چشم می‌‌خورد، ‌هنر خاکی و هنر غاری. هنر خاکی شامل اشیای زینتی‌ کوچکی‌ است که با ابزار سازی سنگی‌ و استخوانی‌ آن روزگار مرتبط است. هنر غاری، ‌ ‌هنرکنده‌کاری و نقاشی‌ بر دیواره غارهاست. 
انسان شکارگر و هنرمند در اعماق غارها و در نقاطی دورتر از دهانه‌های آنها که برای ستش بر می‌گزید تصاویر جانورانی چون ماموت، ‌گاو کوهان دار، ‌گوزن شمالی، اسب، ‌گراز نر و گرگ را روی دیوارها نقاشی یا حکاکی می‌کرد و از این راه روح آن حیوان را به تسخیر خود در می‌‌آورد و اینگونه بود که با این روش و اطمینانی که از تسخیر روح جانور به خود می‌‌داد در صدد شکار آنها برمی‌‌آمد. 
علاوه بر نقوشی که عنوان شد، ‌ نقوش و علائم هندسی‌ نیز بر غارها نقش شده‌ است که گمان محققان بر استفاده‌ آنها در مراسم مذهبی است و معنی‌ دقیق آنها کشف نشده است. این آثار تقریباً به سه منطقه در اسپانیا و فرانسه محدود می‌شوند.
For many of us, it's interesting to know how human has turned and turned into art. According to researchers, the pottery was the first man-made canvas, and before that it was painted on the rocks and walls of the caves.
The researchers divide art history into a variety of periods, most of which are pre-arts and art after history.
Paleolithic Stone Age or Paleolithic Stone Age 40,000 to 10,000 AH. It is also known as the Ice Age and the Hunting Period. It is the beginning of the history of human art before it is civilized.
A man of ancient stone style, in order to conquer and dominate the world around him, was able to depict his world with an abstract image. In fact, the first drawings and the emergence of primitive art were not for the creation of the work of art, but for his dominance over the cause of his life, which was fear and fear.
In the art of the ancient stone age, there are two groups of works, craft art and cave art. The earthy art is associated with small ornamental objects associated with the rocky and bony instrumentation of that time. Cave art, artwork and painting on the walls of the caves.
The hunter and artist man in the depths of the caves and at the distances from the craters that he was building for his home, he painted or engraved images of animals such as mammoths, hawks, reindeer, horses, boars and wolves on the walls, It takes the animal to conquer it, and it was in this way and with confidence that it conquered the spirit of the beast sought to hunt them.
In addition to the above-mentioned drawings, geometric designs and symbols have also been implicated in the caves that researchers suspect of using at religious ceremonies and their exact meaning has not been discovered. These works are limited to almost three regions in Spain and France.


ساکنان بومی قاره آمریکا (آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی) مردمانی سرخ پوست بودند که از گذشته‌های دور از شرق قاره آسیا به این قاره مهاجرت کردند. آنها کم کم در مناطق مختلف آن قاره مستقر شدند و فرهنگ و تمدن ویژه ای را در آمریکای مرکزی (مکزیک، جزایر کارائیب، پرو و …) به وجود آوردند. اقوام بدوی آمریکا همانند جوامع آسیا مراحل تکامل تمدن و هنر قاره آمریکا را از دوره پارینه سنگی تا دوره شهرنشینی سپری کردند.

اما در سده پانزدهم میلادی با هجوم سپاهیان اسپانیایی که سلاح گرم داشتند، جریان طبیعی رشد فرهنگ و تمدن آنها از حرکت بازماند. سپس فرهنگ اروپایی بر بومیان تحمیل و سبب نابودی فرهنگ‌های اقوام بومی قارهٔ آمریکا شد. در طول یک صد سال اخیر، به دلیل مطالعات و کاوش‌های باستان شناسی آثار ارزشمندی از سفالگری، تندیس سازی و معماری و دیگر هنرهای آنها آشکار شد و روز به روز بر اهمیت هنر آنها افزوده‌می‌شود.

بخشی از شهر بزرگ تئوتیوآکان

بخشی از شهر بزرگ تئوتیوآکان

اینک به شکل خلاصه چند تمدن مهم پیشاکلمبی امریکا که از حدود ۱۲۰۰ پیش از میلاد تا سدهٔ ۱۶ میلادی در این قاره به شکوفایی رسیده و از آنها بناهای شهری، معابد هرمی شکل، پیکره‌ها و حجاری‌های وابسته به معابد باقی مانده است، معرفی‌می‌شوند:

۱. اولمک‌ها

تصویر انسان اولمک

تصویر انسان اولمک

اولمک‌ها (Olmec) در جنوب شرق مکزیک زندگی‌می‌کردند و نخستین اقوامی بودند که در حدود ۱۲۰۰ پیش از میلاد وارد تمدن شهری شدند. آنها از پایه گذاران تمدن‌های آمریکای مرکزی محسوب‌می‌شوند. اولمک‌ها در ساخت بناهای مذهبی و پیکره‌های بزرگ یادمانی به ویژه سردیس‌ها توانا بودند. از آثار مکشوف چنین استنباط‌می‌شود که اولمک‌ها در دانش نجوم بسیار پیشرفته و تقویم‌های دقیقی داشته اند.

۲. مایاها

مایاها در شرق آمریکای مرکزی‌می‌زیستند و در حدود ۱۰۰ پیش از میلاد وارد مرحله شهرنشینی شدند و کم کم به اوج زندگی شهرنشینی خود رسیدند. آنها در ساخت بناهای شگفت انگیز، یادمان‌های سنگی، سفالگری، فکاری و نساجی توانا بودند. آنان در همه جا بر دیواره بناها نقش برجسته‌های نمادین‌می‌ساختند. خصوصیات بارز این نقش برجسته‌ها انبوهی و فشردگی صورت‌های شبه انسان و حیوان و شکل مکعب گونه آنها است. معمولاً پیکره‌ها با لباس مذهبی یا آئینی در میان علایم یا حروف رمزی نمایش داده‌می‌شوند.

خدای خورشید مایاها

خدای خورشید مایاها



با ظهور دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند و به این ترتیب خط متداول آن زمان که نزدیک دو قرن قبل از اسلام شکل گرفته بود خط کوفی و نسخ قدیم بود. قبل از اسلام خطوط مختلفی از جمله میخی و پهلوی و اوستائی در ایران رواج داشته است. با ظهور دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند و به این ترتیب خط متداول آن زمان که نزدیک دو قرن قبل از اسلام شکل گرفته بود خط کوفی و نسخ قدیم بود. این دو خط، خود از دو خط قبطی و سریانی اخذ شده بودند و در اوایل قرن چهارم قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بوجود آورد که به خطوط اصول معروف شد. این خطوط عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام است. ابن مقله بیضاوی شیرازی برای این خطوط قواعدی وضع کرد و 12 اصل نوشت: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن. همزمان با پیشرفت خطوط فوق، حسن فارسی کاتب، خط تعلیق را از خطوط نسخ و رقاع بوجود آورد که به نام ترسل نیز نامیده می‌شد. در قرن هشتم میرعلی تبریزی از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی به نام نسختعلیق بوجود آورد که بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی شد. خطی که حدود یک دانگ سطح و مابقی آن دور است و نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. بنا به گفته اساتید خوشنویسی، این خط از جمله زیباترین و ظریفترین و مشکلترین خطوط فارسی و می توان گفت که عروس خطوط فارسی است. پس از میرعلی تبریزی پسرش میرعبدالله و بعد از او میرزا جعفر تبریزی و اظهار تبریزی در تکامل خط نستعلیق کوشش‌های فراوان کردند تا نوبت به سلطانعلی مشهدی رسید که خدمات شایانی به این هنر اصیل نمود. اساتید زیادی بعد از سلطانعلی مشهدی در تکامل خط مذکور زحمات فراوانی کشیدند همانند میرعلی هروی. بعد از حدود یک قرن، خوشنویس نامی و آشنای همه، میرعمادالحسنی معاصر شاه عباس صفوی پا به عرصه ظهور نهاد که با نبوغ خود تغیرات و سبکی در خط نستعلیق بوجود آورد. پس از گذشت قریب 400 سال این سبک هنوز مورد استفاده و الهام بخش خوشنویسان است. او پایه خط را به جائی نهاد که از زمان پیدایش خط نستعلیق تا کنون هنرمندی خوشنویس را یارای برابری با او نبوده است. همزمان با او هنرمند بزرگ دیگری چون علیرضا عباسی رقیبی برای او بشمار می‌رفت که علاوه بر خط نستعلیق خفی و جلی در خط ثلث نیز استاد بود. اکثر کتیبه‌های مساجد و بناهای تاریخی اصفهان به خط ثلث و یا به سرپرستی او انجام شده است. قرن‌های نهم، دهم و یازدهم هجری قمری را می‌توان دوران درخشان در هنر خوشنویسی دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو، حاکم هرات از خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش این نوع خط، تند نویسی و راحت نویسی و دیگر، ذوق و خلاقیت ایرانی ذکر شده است. به عنوان مثال بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آنرا نیز بوجود آوردند. خط شکسته نستعلیق به دست میرزا شفیعا هراتی کاملتر شد و درویش عبدالمجید طالقانی قواعد جدیدی وضع نمود و آن را به کمال نوشت، چهار تن از خوشنویسان نامی که در چهار خط ثلث، نسخ، نستعلیق و شکسته نستعلیق به ارکان اربعه هنر خوشنویسی مشهور شده‌اند عبارتند از: خط ثلث: جمال الدین یاقوت خط نسخ: میرزا احمد نیریزی خط نستعلیق: میرعماد الحسنی خط شکسته نستعلیق: درویش عبدالمجید طالقانی در قرن 13 در دوره قاجاریه خطاطان بزرگی پا به عرصه میدان نستعلیق و دیگر اقلام نهادند و سختی‌های این هنر ظریف را به جان خریدند و در توسعه آن کوشیدند. خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی کلک‌ها یا خطوط مختلفی که در زمان‌ها و سرزمین‌های مختلف اسلامی رایج بوده و اغلب آن‌ها کم و بیش به حیات خود ادامه می‌دهند عبارتند از: کوفی، بنایی، نسخ، ثلث، ‌‌محقق، تعلیق، توقیع، اجازت، جلی، جلی دیوانی، دیوانی، رقاع (رقعه)، ریحانی، سنبلی، آندلسی، سیاق، شجری، شکسته، نستعلیق، شکسته نستعلیق، ‌‌معلی. نقاشیخط شیوه نقاشیخط از دهه 30 و 40 توسط برخی هنرمندان ایرانی اعم از خوشنویس و نقاش شکل گرفته است و این هنر تا به امروز به حیات خود ادامه داده است. لا فتی الا علی لا سیف الا ذولفقار لا فتی الا علی لا سیف الا ذولفقار نقاشیخط به معنای ساده آن، ترکیبی از خوشنویسی و نقاشی است و شیوه ه ای است که مخاطب را با تلفیقی از هنر مدرن و سنتی در دنیای امروز آشنا می کند و هنرمند را در عرصه وسیعی از نوگرایی قرار می‌دهد تا بتواند با تکنیک‌های خلاقانه‌ای که در این مسیر تجربه می‌کند به نو آوری و شکل‌گیری این شیوه بپردازد و حتی این شیوه را با رعایت فرم و مفهوم عینی با سبک‌های انتزاعی سوق دهد. اکنون رشته نقاشیخط در عرصه هنرهای تجسمی ایران جایگاه ویژه ای یافته است و برتعداد خوشنویسانی که به این شیوه مدرن از خوشنویسی روی می آورند، افزوده می شود تا هنرمندان این رشته توانایی های هنری خود را به همراه قابلیت های هنر خطاطی و نیز نقاشی بهتر به مخاطبان و علاقه مندان هنر نشان دهند. هنرمندان معاصری همچون فرامرز پیلارام، رضا مافی، حسین زنده رودی، محمد احصایی، نصرالله افجه ای و جلیل رسولی از جمله مهمترین افرادی هستند که نقش موثری در ایجاد و رشد رشته نقاشیخط ایفا کرده اند.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

خرید پکیج ایران رادیاتور در شیراز- فلاح زاده سیگنال خرید سهام جستجوگر تبلیغات نمدستون اجاره خودرو در تهران با قيمت مناسب تنهایی من Nicholas طراحی سایت